سونیا احمدی یک کارآفرین افغان-نروژی، و فعال حقوق بشر است که از حقوق پناهندگان در نروژ و حقوق زنان افغان دفاع می کند. او بنیانگذار و مدیر عامل زنان افغان-نروژی برای تغییر است، سازمانی که برای ادغام و گنجاندن زنان پناهنده در جامعه نروژ کار می کند. این سازمان همچنین یک پروژه خیاطی را در کابل رهبری میکند تا به زنان آسیب پذیر کمک کند تا با راه اندازی مشاغل کوچک پس از یادگیری یک مهارت جدید، از نظر مالی مستقل شوند.
وی مدرک لیسانس اش را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه علم و صنعت ناروی اخذ کرده است.
گفتووی کامل با خانم احمدی را در اینجا بخوانید.
راوی زن: خانم احمدی میخواهم از شما بشنویم این که چه شد که چند سال پیش ترک وطن کردید؟ دقیقاً دنبال چه چیزی بودید؟
احمدی: نخستین باری که من مهاجر شدم شش شاله بودم که در پاستان مهاجر شدم.
بعد از سقوط دولت پاکستان در سال 2001 با هزار و یک آرمان دوباره برگشتیم افغانستان. مکتب و دانشگاه را در افغانستان خواندم، اما برخی از مشکلات پیش آمد که من مجبور شدم که افغانستان را ترک کنم. مشکلات شخصی و خانواده گی باعث شد که من افغانستان را ترک کنم و به دنبال آینده جدید در کشور ناروی بروم.
راوی زن: از امروز تان بگویید، چیزی که فکر میکردید و به دنبالش بودید، توانستید به دست بیاورید؟
احمدی: من به کشور ناروی آمدم تا بتوانم هدفهایم را عملی کنم و به آرمان هایم برسم. زمانی که من به ناروی رسیدم شروع کردم به آموختن زبان و ساختن خود.
رسیدن به آزادی و استقلال و خیلی چیزهای دیگر برایم خیلی شخت بود. با وجودی که تا حدودی من در افغانستان آزادی و استقلال داشته ام اما به این حدی که در ناوری فرصت پیشرفت آزادی و استقلال را دارم به هیج عنوان نمیتوانستم در افغانستان به آنها برسم.به دلیل اینکه در افغانستان جامعه سنتی است و برای زنان محدودیت های فراوان وجود دارد.
من در ناروی به چیزهای که دوست داشتم و هدف تعیین کرده بودم رسیدم و در حال حاضر هدفهای جدیدی تعیین کردم تا بتوانم به آنها برسم.
من همیشه کوشش می کنم بیش تر از این مصدر خدمت به زنان افغانستان شوم. چون من یک زن افغان هستم و می دانم که زنان افغان بودن چقدر سخت است. و قتی انسان محدود شود من میدانم وقتی که یک زن در یک چهار دیواری محدود شود و فرصت خود سازی از وی گرفته شود چقدر دردناک است.
راوی زن: دشواری های مهاجرت و غربت را مخصوصا برای یک زن از زبان شما میخواهم بشنوم.؟
احمدی: وقتی از مهاجرت صحبت میکنیم بسیار سخت است چون انسان باید همه چیز را از صفر شروع کند. اما مهاجرت برای زنان سختتر است چون زنانی که از کشورهای جهان سومی می آیند و استقلال فکری و مالی ندارند بیشتر به آنها سخت میگذرد.
زنانی که از کشورهای مثل افغانستان، پاکستان و سومالیا میآیند و تحصیلات عالی ندارند، به دلیل ندانستن زبان به جامعه مدغم نمی شوند و این مسئله بسیار سخت است و سبب افسرده گی و انزوا می شود.
در کل زندهگی در غربت و مهاجرت سختیهای فروانی دارد، به خصوص اگر از یک کشور مثل افغانستان به یک کشور اروپایی مهاجر شوی؛ ولی در عین حال بسیاری از فرصتها را پیش پای انسان میگذارد تا به اهداف خود که در افغانستان ممکن نیست برسد.
راوی زن: شما به عنوان یک خانم افغانستانی، در راستای کارآفرینی و حوزه اکادمیک فعالیت داشتید و دارید، میخواهم بدانم که برای زنان و دختران افغان چه کاری انجام داده اید؟
احمدی: من بنیان گذار و رییس سازمان زنان افغان مقیم ناروی برای تغییر هستم و از طریق این سازمان برخی اقدامات برای حمایت از زنان و مردان افغان مقیم ناروی ارائه میدهیم و همچنین برای افغانهای داخل افغانستان در شرایط بحرانی کمک میکنیم. همچنین برای برخی از خانم های که در افغانستان هستند زمینه های کاری را مهیا میکنیم. در حال حاضر برای زنانی که می خواهند خیاطی بیاموزند و کار کنند، ما زمینه و تجهیزات مورد نیاز را برای شان فراهم میکنیم.
همچنین در جامعه ناروی به عنوان یک فعال حقوق زن تلاش می کنیم تا صدای زنان افغان باشم و مشکلات و چالشهای زنان افغان را تبارز میدهم.
همیشه به عنوان یک فعال حقوق زن در کنفرانس های بین المللی در ناروی اشتراک می کنم و صدای زنان افغانستان را انعکاس می دهم.
راوی زن: با امدن طالبان حتما میدانید که این گروه به دختران بالاتر از صنف ششم اجازه نمیدهند به مکتب بروند، این مورد چه تاثیری بر آینده افغانستان و مخصوصا زنان خواهد داشت.
احمدی: از دید من بسته ماندن مکاتب دخترانه یکی از بزرگترین مشکلات افغانستان در حال حاضر است. ما به احتمال زیاد سال آینده امتحان کانکور را نخواهیم داست و این مسئله بسیار دردآور است زیرا ما هیج فارغ صنف دوازدهم را سال آینده نخواهیم داشت. از دید من زنان نیم از جامعه اند و باید به صورت مساویانه امکانات و فرصتها در جامعه در اختیار شان قرار داده شود.
از نظر جمعی هم اگر ما ببنیم، دختران امروز مادران فردا اند. وقتی یک دختر جوان به این اندازه از لحاظ روحی اذیت شود و به آرزوهای خود نرسد، طبیعتا به عنوان یک مادر موفق نمیتواند فرزندان خوبی را به جامعه تحویل بدهد.